شناسنامه شهر را ورق بزنیم (1)

ارسال در خبر و گزارش

 

نمی دانم چند بار اسم محله درب محکمه به گوش ات خورده است؟ چند بار به کوچه آسیاب سفر کرده ای یا اصلا تا به حال گذارت به کوچه درب سیبه افتاده است؟ گاهی نگاهبانان فرهنگ و تاریخ و پیشینه ما کسانی یا چیزهایی اندکه چندان به چشم نمی آیند. شاید دیگر از آن خانه های بزرگ و دریایی، از آن درختان سر به فلک کشیده و از آن جوی آب های خنک و گوارا توی این کوچه ها خبری نباشد. شاید به جرم اینکه عمری از آن ها گذشته، مهر بافت فرسوده خورده باشد روی پیشانی هایشان اما حتی اگر با تبر هم به جان خشت خشتشان بیفتند و سر به سر ویران شوند، یک چیز هرگز نابود شدنی نیست و آن نام های زیباییست که قدیمی ها به دلایل محکم و مختلف برایشان برگزیده اند. این نام ها شناسنامه شهر ما هستند پس حفظشان کنیم تا شهرمان بی اعتبار نشود.

 

شناسنامه خمینی شهر

نام گذاری یکی از اقدامات فرهنگی است که فرصت بسیار خوبی برای معرفی اعلام و مشاهیر، بناهای تاریخی، سمبل ها و ارزش های یک شهر استواین کاربه عهدهکمیسیون های نام گذاری در شهرداری هاست. حمید شهبازی دبیر فعلی کمیسیون نام گذاری شهرداری خمینی شهر می گوید: این کمیسیون در شهر ما که ماهی یکبار تشکیل جلسه می دهد متشکل است از: معاونت اجرایی شهرداری، معاونت شهرسازی، یکی از اعضای شورای شهر، نمایندگان دستگاه ها، روابط عمومی شهرداری و یکی از اساتید تاریخ که به مسائل فرهنگی و تاریخی شهر آشنا باشد و مشاهیر را بشناسد.

شهرداری خمینی شهر از ابتدا کمیسیون نامگذاری داشت ولی کار این کمیسیون به طور جدی و پیگیر از دهه هفتاد شروع شد. اصغر عرب که از اعضا این کمیسیون در دهه هفتاد است می گوید: "اول اسامی مشاهیر شهر را در آوردیم، با محققانی مثل آقایان راجی و آقامحمدی صحبت کردیم بعد از آن سعی کردیم از شهرهای دیگر الگو بگیریم مثلا عباس بهشتیان تحقیق درباره مشاهیر شهرش اصفهان را از زمان طاغوت شروع کرد. آن زمان هیچ شهری به اندازه اصفهان برای نام گذاری معابر از نام مشاهیرش بهره نبرده بود. الگوی دوم را از مشهد گرفتیم، آن ها کوچه هایشان را شماره گذاری می کردند، ما اولین شهرستان اصفهان بودیم که کوچه هایمان را شماره گذاشتیم. آن زمان حتی تهران هم از این روش استفاده نمی کرد. شماره را باید می گذاشتیم چون راحت ترین راه برای دسترسی به کوچه ها به خصوص برای خودروهای امدادیست البته ما نام شهدای کوچه ها را هم در کنار شماره روی تابلوهای آبی رنگ نوشتیم چرا که شهید در این کوچه به دنیا آمده، بازی کرده، بزرگ شده و باید نامش حفظ شود."

 

 

اولین نام های اولین خیابان های شهر

عرب می گوید: "اولین نامی که برای خیابان ولیعصر (عج) انتخاب شد "پیمان" بود؛ پیمان یکی از شاعران خمینی شهریست. بعد از گذشت چند سال نام این خیابان از پیمان به "فردوسی" تغییر یافت و بعد از یک مدت چون آیت ا... احمدی مبارز خمینی شهری در این خیابان سکونت داشت به خیابان "احمدی" مشهور شد، در اواخر جنگ نام "رزمندگان" گرفت و در نهایت تبدیل به "ولیعصر(عج)" شد. ولیعصر در واقع اولین خیابان محله فروشان است که سال ها پیش از پیروزی انقلاب احداث شده است البته این تغییرات در کل خیابان های خمینی شهر که تعدادشان محدود بود، ایجاد می شد مثلا خیابان "امام شمالی" اول "ورنوسفادران" نام داشت بعد به خیابان "سده" تغییر نام داد، بعد از مدتی "پهلوی" نام گرفت و پس از پیروزی انقلاب هم "امام خمینی" نامیده شد."

وقتی محله گرايي، فرهنگ را کوچک می کند

یک زمانی نام رسمی خیابان خیلی برای مردم اهمیت نداشت چون کسی این اسامی را به کار نمی برد و مردم ترجیح می دادند همان نامی را به کار ببرند که میانشان متداول شده بود. عرب معتقد است حالا هم نام رسمی معابر باید همان نامی باشد که مردم دوست داشته اند مثلا مگر چه اشکالی دارد روی تابلوی چهار راهی که سال هاست میان مردم به چهارراه خوزان معروف است بنویسیم خوزان. می گوید: "من آن زمان این کار را کردم اما با مخالفت مواجه شد، نام گذاری معابر کار دشواریست و در خمینی شهر دشوارتر چراکه هم خیلی وقت ها دچار محله گرایی می شویم و هم سیاست زدگی گاهی در این مورد آنقدر زیاد می شود که فرهنگ را کوچک می کند."

 

صدور مشاهیر از خمینی شهر

کمیسیون نام گذاری شهرداری اسم یکی از خیابان های منظریه را که محل سکونت فرهنگی هاست "مافروخی" می گذارد. مافروخی یک شاعر خمینی شهریست اما بعضی ساکنان با این نام مخالفت می کنند چراکه معتقد بودند این اسم سخیف الحلقوم (راحت ادا نمی شود) است و متاسفانه تابلو را از جا در می آورند. کمیسیون هم اسم خیابان را به "شیوا" تغییر می دهد. شیوا یا سید علی طاهری هم یکی دیگر از شاعران خمینی شهریست. نام "عبدالحق" هم برای 4 جا انتخاب می شود که مردم نمی پسندند و کمیسیون مجبور می شود آن را عوض کند. عبدالحق هم شاعر و نوازنده خمینی شهریست. مافروخی و شیوا هر دو در کتاب هایشان ذکر کرده اند که متولد و اهل سده هستند اگرچه ما مافروخی را شایسته معابرمان ندانستیم و نامش الان زینت بخش یکی از خیابان های خانه اصفهان است.

 

تغيير نام ها...

عرب معتقد است: "اینکه بعضی از بزرگان ما خود را خمینی شهری معرفی نکرده اند شاید علتش این باشد که شهر ما در هر دوره ای به یک نام خوانده می شده است. ما نمی توانیم هر دوره یک اسم روی شهرمان بگذاریم مثلا یک زمانی نام سده را از روی شهر برداشتند و همایون شهر را انتخاب کردند و بعد از انقلاب شد خمینی شهر یک زمانی هم ماربین بود. این حرکت انقلابی تغییر نام شهر به خمینی شهر خوب است اما در کنارش می باید اسامی قبلی هم حفظ شود یا باید اسم سمبلیک شهر هم بماند. مثلا اصفهان را یک زمانی جی می نامیده اند و الان یکی از خیابان های اصفهان به همین نام است همانطور که ما نام یکی از خیابان هایمان را "ماربین" گذاشتیم. ما در سال 1337یک نشریه در شهر داشته ایم به اسم فرهنگ، روی جلد این نشریه نوشته: فرهنگ. و همایون شهر و کهندژ را هم به عنوان نام سمبلیک شهر در کنارش در پرانتز آورده است."

 

نام کهندژ به عنوان کهن ترین نام این شهر باید حفظ شود

فکر می کنید اگر یک ساعت از یک روز را در خیابان کهندژ بایستیم و از اهالی و عابران نام خیابان را بپرسیم چند نفر بگویند: کهندژ و چند درصد این خیابان را به اشرفی اصفهانی بشناسند؟

به گفته عرب قلعه بسیار زیبایی که یک زمانی از میان زمین های کشاورزی محله جوی آباد سر برافراشت، باعث شد تا این شهر، این محله و در نهایت این خیابان کهندژ نام بگیرد اما بعد از شهادت آیت اله شهید اشرفی نام آن به شهید اشرفی اصفهانی تغییر می یابد. شهید اشرفی افتخار همه ماست و برای همین نام بلندش را باید  روی جایی گذاشت که مردم هم به کار ببرند نه اینکه این گونه در حق نام این بزرگوار اجحاف بشود به طوری که فقط تابلوی این خیابان مزین به این نام باشد و مردم نامی را بر زبان بیاورند که از قدیم میانشان متداول بوده است.

 

اولویت با اسامی ائمه اطهار(ع) است یا مشاهیر  و اعلام یا شهدا و یا ...

همه می دانیم که نام یکی از خیابان های اصفهان "پنج رمضان" است و به یکی از حماسه آفرینی های اصفهانی ها در زمان انقلاب اشاره دارد که به راحتی هم سر زبان ها افتاده است اما ما حماسه روزهای یازدهم و دوازدهم محرم پیش از انقلاب خودمان را فراموش کرده ایم روزی که انقلابیون شهر ما شهید هم دادند، آن روز مصادف با روز 25 آذرماه بود آن وقت ما اسم میدانمان را می گذاریم: 15 خرداد. در اهمیت تاریخی واقعه 15 خرداد هیچ شکی نیست اما زنده نگه داشتن تاریخ حماسی شهر هم از وظایف ماست. 15 خرداد نام قبلی چهار راه امام حسین (ع) فعلی است. حمید شهبازی می گوید: "بنا بر دستورالعمل جدید نام ائمه اطهار (ع) را به جهت احترام نباید روی خیابان ها و معابر گذاشت البته موارد قبلی می ماند اما از این پس این قانون اجرا خواهد شد."

اصغر عرب کارشناس ارشد مرمت شهری می گوید: " نمی توانیم اسم خیابانی به این دلاوری و بزرگی را بگذاریم امیرکبیر و اسم یک بن بست را ولیعصر(عج). این روی روان آدم ها اثر می گذارد خصوصا برای کسانی که از بیرون وارد می شوند، در این صورت باید توی آدرس بنویسیم: خیابان امیرکبیر، بن بست ولیعصر! باید اسم یک اتوبان را صاحب الزمان گذاشت، باید یک شهر را امام علی(ع) نامید."

 

بیوگرافی بزرگان شهر در کنار تابلوها درج خواهد شد

در شمال شهر با اسامی مثل "فارقا" روبرو می شویم که شاید کمتر کسی بداند که فارقا هم یکی از شاعران شهر است یا مثلا نام شهید موذنی در نقطه ای از شهر روی تابلو نوشته شده که بعضی ساکنینش بومی نیستند و شناختی از این شخصیت ندارند و همینطورند کسانی که به عنوان مهمان و مسافر به شهر ما می آیند. در بعضی خیابان های تهران مثل خیابان کارگر کنار عکس شهید بر روی دیوار یک بیوگرافی 5 خطی بر روی یک فلز نوشته شده طوری که از داخل اتومبیل هم قابل خواندن است. شهبازی می گوید: "قرار است زیر تابلوها و یا در حاشیه خیابان ها به نحوی بیوگرافی این بزرگان نصب شود تا هم شهر به دیگران معرفی گردد و هم یک نوع خود باوری و احساس هویت را برای شهروندان به ارمغان بیاورد."

روی یکی از تابلوهای خیابان کهندژ هم فقط نوشته: "سیادت"؛ دکتر عماد سیادت یکی از بزرگان شهر ما است (ولادت:1287 ه.ش)، پزشکی که در 15 سالگی به درجه اجتهاد رسید و این در حالیست که حتی خیلی از همشهری ها شناختی از این شخصیت ندارند دیگر چه برسد به مسافران و میهمانانی که وارد شهر ما می شوند. اگرچه این تلخیص به لحاظ اصول ترافیکی است و راننده ای که با سرعت 80  کیلومتر می راند فرصت خواندن پسوند و پیشوند را پیدا نمی کند همانطور که به عنوان مثال روی تابلوی اتوبان همت تهران هم فقط نوشته: همت. عرب می گوید: "آن زمان قرار بود این خیابان از دانشگاه پیام نور تا دانشگاه صنعتی کشیده شود و ما فکر کردیم که چنین خیابان بزرگی باید اسمی درخور داشته باشد و سیادت را برگزیدیم."

 

میدان سیبری خمینی شهر/خیابان ابن مردویه

یک سری اسامی هم روی بعضی خیابان هاست که نمی شود برایش وجه تسمیه ای پیدا کرد مثل: صنعت، دولت، سفیر امید.

شهبازی در این باره می گوید: "یک سری از اسامی سفارشی است و از وزارتخانه یا استانداری به شهرداری ها پیشنهاد می شود مثل "جوان"  گاهی هم بعضی دستگاه ها و ادارات برای بعضی معابر نامی را پیشنهاد می کنند و کمیسیون می پذیرد." اما آیا نام گذاری یکی از خیابان ها به نام صنعت آن هم در شهری که اداره صنعت و معدن ندارد، موضوعیت دارد آن هم در حالی که نام بزرگانی مثل آیت اله معرفت هنوز روی هیچ تابلویی در این شهر نقش نبسته است؟! آیا بهتر نیست نام خیابان "صفاییه" به خاطر وجود مقبره دانشمند بزرگ "ابن مردویه" در این خیابان به این نام تغییر یابد؟

عرب می گوید: "اسم خیابان سفیر امید که یادآور پرتاب ماهواره ایران به فضاست را ابتدا پریشان گذاشته بودیم چون فروشان قدیم آخر همین خیابان واقع شده بود اما چون تعدادی از اهالی خوزان در آن خیابان ساکن بودند، اعتراض کردند و ما آن را به آیت ا... فیاض تغییر دادیم که متاسفانه روی آن هم رنگ زدند و در نهایت تبدیل شد به سفیر امید اگرچه به نظر من چنین نامی به لحاظ علمی بودنش مناسب معابریست که به دانشگاه صنعتی نزدیک باشد." یکی دیگر از نکات قابل توجه در این زمینه این است که ما دقیقا  نام چهار راهی را صنعت گذاشته ایم که چند کارخانه سنگ به طرزی غیر منطقی در آن احداث شده و این یعنی رسمیت دادن به چنین ساخت و سازهایی. چه خوب می شد اگر ما هم مثل خیلی از شهرها نام محصولات کشاورزی، صنعتی و یا فرهنگی شهرمان را روی میادین اصلی می گذاشتیم و اینگونه شهرمان را با تمام قابلیت هایش به دیگران معرفی می کردیم درست مثل شهرهای ابهر، ملکان و بوانات که نام یکی از میادنشان را "انگور" گذاشته اند یا فردوس مشهد، یزد و بادرود که اسم یکی از میادینشان را "انار" گذاشته اند. کاشان و اردکان یزد هم برای یکی از میدان هایشان نام "سنگ"  را برگزیده اند. پس مسوولان ما چرا دست روی دست گذاشته اند؟!

 

خواهر خوانده خمینی شهر

میان بعضی کشورها و شهر ها یک سری بده بستان های فرهنگی صورت می گیرد، مثلا خیابان کوآلالامپور در اصفهان یا خیابان تهران در مشهد. اگرچه گفته می شود که این اقدامات فرهنگی یا شاید هم سیاسی به درجه شهرداری ها بر می گردد اما به گفته بعضی مطّلعان در تهران خیابانی به اسم شیوا داریم که اتفاقا وجه تسمیه اش هم همان شیوا شاعر خمینی شهریست و علتش هم این است که خانواده شیوا در این خیابان ساکنند.

 

کمیسیون نام گذاری منتظر پیشنهادات ماست 

عدم تغییر نام معابر قدیمی که به نحوی گویای هویت شهر و خاطرات و باورهای مردم است و تبدیل شدنش به یک قانون در آیین نامه های کمیسیون های نام گذاری و همچنین حضور لازم و ضروری یک کارشناس تاریخ و فرهنگ شهر در کمیسیون ها، خود گویای این است که مسوولان امر کمر همت بسته اند تا از چنین فرصتی برای زنده کردن و زنده نگه داشتن تاریخ و فرهنگ شهرها و محله ها و کوچه پس کوچه ها به نحو احسن بهره بگیرند. کمیسیون نام گذاری خمینی شهر هم در همین راستا پذیرای انتقادات و پیشنهادات شهروندان از طریق روابط عمومی شهرداری می باشد. پس بشتابیم که گوشه ای از هویت ما را همین تابلوها می سازد و از آن مهم تر بخشی از آینده ما را هم شاید همین اسامی روی تابلو ها رقم بزند.