یک جامعه بیش از آنکه به سلاح هسته ای نیاز داشته باشد به خبرنگ گفت و گو با رسول صدرعاملی یاز دارد و به سینما

ارسال در سایرعناوین

sadraameliجشنواره فیلم کودک و نوجوان بعد از چند سال برگشته بود اصفهان و در تالار فرشچیان غوغایی بود. آبان ماه همین امسال را می گویم.

فیلم ها برای اولین بار در سینما رسانه پخش می شد و بعد عواملش می رفتند آن بالا می نشستند و خبرنگارها فیلم را به نقد می کشیدند. کار خبرنگار ها هم، اینطوری راحت تر شده بود چون موقعیت مصاحبه خیلی راحت تر فراهم می شد. این یکی اما جلسه نقد نبود، نشست فیلم سازان عضو سیفژ بود و قاعدتا فیلم سازان خارجی هم آمده بودند. از کارگردان های ایرانی پوران درخشنده را یادم می آید و البته رسول صدر عاملی را که نشسته بود ردیف دوم. برنامه هنوز شروع نشده بود و کارگردان ها همه با زبان انگلیسی با هم حرف می زدند. با رسول صدر عاملی علی رغم تمام ابهتش انگار قرابت بیشتری احساس می کردم چون یک زمانی خبرنگار بوده است. با اکراه رفتم سر وقتش اما سادگی و تواضعش هنگام گفت و گو درس بزرگی به من داد برعکس خیلی از اصحاب سینما و تلویزیون که آن روزها در اصفهان حسابی خودشان را گم کرده بودند.

 

مرحله ای از زندگی شما در خبرنگاری گذشته است، از نظر شما یک خبرنگار حرفه ای باید چگونه عمل کند؟

خبرنگار حرفه ای به اخبار سایت ها و خبرگزاری ها اکتفا نمی کند بلکه خودش خبر را تولید می کند یعنی بعد از شنیدن خبر تلاش می کند زوایای مختلف یک حادثه را بررسی کند به خصوص خبرنگاران نشریات تخصصی و مجلات موظفند خبرها را انتخاب و پیگیری کنند. باید آن را کشف کنند و بیافرینند نه اینکه رونویسی کنند.

 

فکر می کنید در حال حاضر خبرنگاران ما این فرصت را یافته اند؟

متاسفانه خیلی کم. دورانی که من خبرنگاری می کردم یک کیهان بود و یک اطلاعات به اضافه چند تا مجله و تلکس خبری مثل آسوشیتدپرس. ما خودمان باید خبر تولید می کردیم. یک خبرنگار خوب می تواند مقاله نویس خوبی هم بشود اما لزوما یک نویسنده خوب یک خبرنگار نیست. خبرنگار یک روحیه کاملا آرتیستیک و فرصت طلب دارد و همیشه میان مردم و در دل حادثه است و طبیعی است که خبرنگاری کار خیلی جدی و حساسی است.

 

آموزش های آکادمیک را در این حوزه چقدر ضروری می بینید؟

اگر چه خیلی خوب است اما من فکر نمی کنم خیلی لازم باشد. تجربه به من ثابت کرده که بهترین خبرنگاران چه در قدیم و چه الان کسانی اند که با عشق به این حرفه آمده اند. به عنوان مثال اگر از میان دانشجویان علوم ارتباطات آماری بگیری، می بینی درصد بسیار ناچیزی از آن ها به حرفه خبرنگاری پرداخته اند و خیلی هایشان فقط مدرک گرفته اند اما خبرنگار خوب و حرفه ای قبل از پایان تحصیلات خودش را به نشریه و به مردم می شناساند.

 

رسانه و سینما چقدر روی هم تاثیر دارند؟

لازم و ملزوم هم هستند. هنر برای شنیده شدن، دیده شدن و خوانده شدن به شدت به رسانه نیاز دارد، چه شعر، چه نقاشی و چه سینما. هنر به حمایت رسانه نیاز دارد و رسانه در بهبود کار یک هنرمند بسیار موثر است.

 

فکر می کنید این تعامل میان رسانه و هنر در کشور ما وجود دارد؟

وجود دارد منتهی اشکالش این است که مثل بقیه مسائل ما حزبی و گروهی شده است و هر طبقه ای دارد از یک هنرمند دفاع می کند. این غلط است، من دلم می خواهد وقتی یک مجله یا روزنامه را ورق می زنم از همه هنرمندان با افکار مختلف مطلب ببینم. حواسمان باشد اگر در این رابطه مبتنی بر سیاست بسته و حزبی عمل کردیم، نتیجه اش تخریب خواهد بود.

 

اینکه بخشی از گذشته شما در خبرنگاری گذشته، چه تاثیری بر موفقیت اکنون شما در سینما داشته است؟

خبرنگاری به ما دقت و ریزنگری می آموزد. دقت در مسائل پیش پا افتاده. من معتقدم هیچ چیز مهم تر از مسائل پیش پا افتاده نیست، خیلی دنبال معنا نباشیم واقعه اصلی دارد در سطح اتفاق می افتد. مفاهیم و درک و این حرف ها شعر است. نباید به آنچه در مقابل چشممان می گذرد بی توجه باشیم.

 

راه  موفقیت یک خبرنگار شهرستانی از کجا می گذرد؟

این به کاراکتر  خودش بر می گردد و چشم اندازی که خودش از خبر دارد و قطعا به تلاشی که می کند. خبرنگار حداقل باید به یک زبان زنده دنیا مسلط باشد وگرنه چندان موفق نیست. بدون تحصیلات آکادمیک می شود موفق بود اما بدون داشتن این ابزار ارتباطی (تسلط بر یک زبان خارجی) نه.

 

به نظر شما آیا ما توانسته ایم خبرنگار خوب در سطح بین الملل تربیت کنیم؟

بله تربیت کرده ایم اما برای ما کار نمی کنند برای آنور خیلی خوب کار می کنند. آن ها هم که برای خودمان می خواهند کار کنند نمی گذارند کار کنند. من یک سریال ساختم به نام خاطرات یک خبرنگار. قصه خود ِ من بود که در نوفل لوشاتو با یک سری خبرنگار هم سن وسال خودم از اروپا و آمریکا و آفریقا کار می کردیم بعد از 20 سال رفتم آن جا و دیدم همه آن ها آدم های بزرگی شده اند؛ یکی مدیر شبکه یک فرانسه شده بود، یکی سردبیر یک مجله بسیار معتبر و یکی وزیر فرهنگ و من هنوز همان جا مانده بودم و لاک پشتی حرکت می کردم. یک جامعه بیش از آنکه سلاح هسته ای نیاز داشته باشد به خبرنگار نیاز دارد و در ادامه به سینما. همه اقتدار آمریکا به سینمایش است نه به انبار مهماتش.

 

یک خبرنگار باید همیشه واقع گرا و واقع بین باشد یا گاهی سفید نمایی وسیاه نمایی هم لازم است؟

خبرنگاری 2 بخش دارد؛ وقتی داری عینا خبر را منتقل می کنی حق دخالت نداری یعنی اصل خبر را باید در اختیار مخاطب بگذاری اما در ادامه با توجه به گرایشاتت به بررسی خبر  می پردازی و از زاویه نگاه خودت کنکاش می کنی.

 

برای خبرنگاران نوپا چه توصیه ای دارید؟

خبرنگاری بسیار جذاب و دوست داشتنی است و مطمئنا اگر کسی به طور جدی آن را ادامه داد هم از حرفه اش لذت می برد و هم از زندگی اش. خوبی اش این است که تو همیشه مجبوری با انواع و اقسام آدم ها و فضا ها در ارتباط باشی. آنچه که الان در سینما به من کمک کرده بیشتر دانسته هایم از دوران خبرنگاریست تا خودِ سینما.