مسئولان سری به خاک مرده های کوچه پس کوچه های شهر بزنند
"خمینی شهر و مشکلاتش"؛ این مساله تاکنون موضوع بسیاری از سخنرانی ها، مقالات، گزارشها و ... بوده است و هر کسی از زاویه خود به تحلیل آن پرداخته است. اینک اما پروفسور جعفری اندیشمند خمینی شهری طی مقاله ای از زاویه ای جدید به این موضوع نگریسته است. این مقاله را می خوانیم.
***
ما باید چهره یِ همگون و نا همگون شهر را از همه یِ جهات ناظر باشیم تا بتوانیم در باره یِ عملکرد نمایندگان و مسئولان پیشین شهرمان بطور شفاف و خالی از هر گونه غرض و وابستگی داوری نماییم. در اینجا بعنوان یک شهروند پیشنهاد دادن و نقد و بررسی دیدگاههای مسئولان را وظیفه انسانی و جزو شئون اجتماعی و خلاف آن را به جهت ملاحظات مادی وجاه طلبی و وابستگیهای شغلی یک گناه جبران ناپذیر اخلاقی واجتماعی به حساب می آورم. از طرفی تمجید و تأیید رفتار و کردار نسنجیده و سنتی و هنجارشکن جماعتی ناآگاه می تواند علتی بر ایستادگی رشد و عقب افتادگی یک جامعه شود و از طرفی دیگر اعمال درست و فرهیخته و سودمند و خردگرایانه در یک جامعه می تواند باعث رشد و شکوفایی و راهگشایِ مشکلات آن جامعه باشد.
عشق و شوری که مردم خمینی شهر به سرور شهیدان امام حسین (ع) و اهل بیت اظهار می دارند، یک سابقه طولانی و پشتوانه یِ تاریخی و فرهنگی از پیشینیان و نیاکان مردمی دارد، که قیام سرور آزادگان را در راه جهاد با جهل و نادانی می دانند. سرور شهیدان شجاعانه در مقابل ستم های زمان بپاخاست و سرانجام در راه نابودی جهل و خاموشی حقیقت، بدست سلطه گران و خود کامگان جاهل زمان خود به شهادت رسید. مردم حقیقت جو و پاکدل خمینی شهر امیدوارند که با ایمان پاک و به پشتوانه یِ اصالتهای دینی، با رفتار پسندیده و کردار نیک خود، راه حق و عدالت پیشوای خود، سرور آزادگان را به مردم گیتی بشناسانند.
بی مهری تا کجا؟
این خود سؤال برانگیز است که این همه از خودگذشتگی در راه اعتقادات اصیل و پابرجا و شور و دلدادگی به عزاداری حسینی از سوی مردم خمینی شهر، که یکی از پدیده های مردمی این شهر و اصالت اعتقادات مردم را نشان می دهد، چگونه تا بحال با بی مهری و بی توجهی مسئولان پاسخ داده شده است. در زمانی که باید به این اعتقادات عمیق مذهبی بیشتر اجرگذاشت، در عمل با بی مهری و کم توجهی مقامات روبرو می شویم. چرا مردم خمینی شهر با این دلهای پاک و سرشار از خلوص و فداکاری های بیدریغ در راه انقلاب، هنوز مجبورند با التماس و اظهار عجز خواهان حقوق گمشده یِ مردمی خود باشند. ما خواهان این نیستیم که برای احقاق حقوق اجتماعی مردم خمینی شهر، خدای ناکرده حقی از شهروندان شهرهای دیگر پایمال شود، بلکه ما حقوقی را می طلبیم که اولیای امور خود بر مبنای تراکم شهرها مطرح کرده اند و باید جوابگوی محرومیت ها و سالها نابرابری مزایای شهروندی این شهر باشند.
اگر مسئولان امر بر این باورند که معدل فرهنگی خمینی شهر خیلی بالاست، پس ابعاد عقب ماندگی این شهر را چگونه باید توجیه کرد؟ تا زمانی که ما خود را به وعده و وعیدهای خوش باورانه دلخوش کنیم، باید شاهد جاودانگی پیکر ناتوان و درمانده یِ شهری باشیم که در راستای حل مشکلات و برطرف کردن ویرانه های عقب افتاده و شکوفائی خود درمانده است.
مردم خمینی شهر فقط عزاداری نمی کنند که مورد تفقد و قدردانی قرار گیرند، بلکه یکی از ویژگیهای اصیل و تاریخی و فرهنگی این مردم شریف است که بدون هیچ چشم داشتی تنها براساس پایبندی به مبانی مستحکم اعتقادی خود، فرایض دینی را انجام میدهند و انتظارشان از اولیای امور این است که به این وابستگیهای عقیدتی اصیل و پاک، پاسخی شایسته و درخور رفتار مردم داده شود.
مگر خمینی شهر استحقاق آن را ندارد که از مدیران توانا برخوردار باشد؟
اگر شهری از لحاظ وابستگی به عقاید مذهبی سنتی و دلدادگی به آموزه های دینی و شئون پا برجای اجتماعی در کشور نمونه است، پس چه دلیلی می توان برای بی توجهی به این عقاید پاک و بی شائبه سنتی مردم پیدا کرد، که بتواند تنها مردم را با وعده و وعیدهای بی پشتوانه و ناملموس راضی نگه دارد.
هرگونه پیشنهاد یا نظریه و یا راهکاری که هیچگونه گره ای از مشکلات شهر خمینی شهر باز نکند، نمی تواند پاسخگوی شهروندانی باشد که از بدو انقلاب اسلامی تا کنون با همه یِ سختیها سازگار بوده اند وتوانسته اند در تمامی ناملایمات و فراز و نشیب ها خالصانه و بی شائبه انقلاب مردمی کشورشان را همراهی کرده و یاری رسانند.
اولیای امر و دست اندرکاران مسئولیت پذیر نمی توانند شهر شهید پرور خمینی شهر را تنها در موارد اضطراری بعنوان وسیله ای برای رفع گرفتاریها و معضلات اجتماعی خود به حساب آورند. این اظهار نظرکه "اگر مستلزم بود ما مدیران لایق و توانا را ،که کاردانی آنها برای شهری دیگر لازم باشد، از خمینی شهر به آن شهر منتقل می کنیم"، نمی تواند پاسخگوی مردم جان بر کف انقلابی شهرمان باشد. مگر اين شهر استعداد و استحقاق آن را ندارد که از مدیران توانا، دانا و با تجربه برخوردار باشد. این چگونه قدردانی است که شهری که بیشتر شهروندان آن جهت گیری و حرکتهای خود را با ارزشهای انقلاب اسلامی همسو کرده اند، اینگونه مورد بی مهری قرار می گیرند.
باید مسئولان حقوق پایمال شده یِ شهروندان را باز ستانند
اگر هویت بایسته و درخور شأن و مقام معنوی سده با اینهمه چهره های شاخص و سرشناس دینی و انقلابی که به کشور تقدیم داشته است، هنوز ناشناخته مانده است، باید مسئولان سیاستگذاری و امور جامعه کوشش کنند تا با لیاقت، توانائی و کاردانی خود آنطور که باید وشاید حقوق پایمال شده یِ شهروندان را باز ستانند. اگر مسؤولی بتواند با لیاقت و کاردانی از عهده یِ جایگاهی که بر آن گمارده شده بر آید و با شناخت مشکلات شهر ، از روشهای منطقی برای راهگشائی معضلات و گرفتاریهای شهر بهره گیرد، چه لزومی دارد که با خواست و صلاحدید دست اندکاران و از منظر کارگشائی مشکل اداری و صلاحدید مسؤولین، بدون در نظر گرفتن نیازهای محل خدمتش بلافاصله به جای دیگری منتقل شود. جابجائی تنها بر پایه یِ تصمیمات فردگرائی بدون استدلال منطقی، تنها باعث ازهم گسیختگی یک سری برنامه ریزیهائی می شود، که یک مدیر کاردان درنظر گرفته، و حتی می تواند به سادگی زنجیره و گردونه یِ برنامه ریزی های دراز مدت که لازمه توسعه یِ پایدار و پیشرفت یک شهر است را از هم بپاشد. مسؤولی میتواند مسئولیت خود را به نحو احسن انجام دهد که صادقانه و با آغوش باز انتقاد پذیر و همواره پاسخگوی عملکردهای خود باشد. اگر انتظار ما شکوفائی، سربلندی و بالاتر از همه خودکفائی این مرز و بوم باشد، باید مشکلات پیش روی خود را با سعه یِ صدر و از راه های علمی وانتقاد پذیری مورد بحث و بررسی قرار دهیم و همگی برای رویاروئی با این مشکلات بصورت تنی واحد کوشا باشیم.
خمینی شهر بعلت همجواری با شهر اصفهان، نتوانسته به رشدی شایسته برسد
شهرستان خمینی شهر با تراکم بالای جمعیت در بین شهرهای ایران با بیشتر از سیصدهزار شهروندِ بسیار کوشا و پر جنب و جوش در مسائل اقتصادی و تولید گوشت و پوست و از همه مهمتر فرآوری سنگ و تولید میوه و فرآورده های کشاورزی توانسته است از جهتی در چرخه یِ اقتصادی خود را بعنوان یکی از شهرهای زبده یِ کشور مطرح سازد، و از جهت دیگر در بستر تاریخ چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی توانسته مشاهیر و چهره های شاخص و برجسته ی دینی، فرهنگی و تاریخی را به جامعه یِ ایران و بخصوص به انقلاب شکوهمند مردم تقدیم نماید. این شهرستان بعلت همجواری و فاصله یِ کوتاه با شهر اصفهان و تحت الشعاع قرار گرفتن مناسبات فرهنگی، اقتصادی و اجتماعیش توسط اصفهان، نتوانسته برشدی بایسته ودر شأن شهروندان خود دسترسی پیدا کند و جایگاهی شایسته و در خور توانائی و منزلت مردم خود داشته باشد.
با همه یِ نقش آفرینی هائی که بزرگان دینی و چهره های شاخص خمینی شهر داشته اند، این شهرستان تاکنون نتوانسته از بودجه ای در خور تراکم جمعیت خویش برخوردار شود و همین مسأله یکی از سنگهائی است که همواره در پیش روی قرار داشته و از توسعه یِ شایسته این شهرستان بنحو چشمگیر کاسته است.
باید حقوقی که سالهای متمادی پایمال شده را از چه کسی طلب کنیم؟
با توجه به توصیف درستی که مسئولان استان از خمینی شهر بعنوان شهری تاریخی از لحاظ اصالتهای دینی، معنوی و اقتصادی دارند و معتقدند که شهرستان خمینی شهر در بین شهرهای استان رتبه یِ والائی را بخود اختصاص داده، این سؤال مطرح است که ما باید حقوق شهروندانی که سالهای متمادی ضایع و پایمال شده را از چه کسی طلب کنیم؟ پس چه بهتر که مسئولان ذیربط خود در تصمیم گیری های شایسته در زمان تقسیم بودجه ابعاد ارزشی مانند تراکم جمعیت، نیازهای مدنی و از همه مهمتر کارآفرینی برای نسل جوان، شهر سازی و تعالی نهادهای فرهنگی خمینی شهر را مد نظر داشته باشند و ستمی که به شهروندان خمینی شهر شده را به نحو مقتضی جبران نمایند.
توجه به ارزشهای انسانی، مسؤولیت پذیری و پاسخگویی در مقابل مردم و صلاح مردم را بر جایگاه و مناسبات و وابستگیهای خود ترجیح دادن، می تواند ما را برای رسیدن به جامعه ای شایسته یاری رساند.
وعده هایی که، خود اظهار کننده، به آنها اعتقاد محکمی نداشته باشد، و تنها با نشان دادن افقهای روشن دور که دسترسی به آنها به سادگی میسر نیست، نمی تواند موجب دل آرامی شهروندان شود.
پاسخهای صریح و محکم با پشتوانه یِ قاطع مسئولان در راه راهگشائی مشکلات شهر، برای ما مهمتر و قانع کننده تر از آن است که تنها با پاسخی مثبت به پرسشهای خود دلشاد شویم.
وقتی تبر به جنگل آمد...
از خود گذشتگی، رفتار، کردار ومنش مردم خمینی شهر در دوران انقلاب اسلامی تنها برای خشنودی مسئولان ذیربط نبوده است، بلکه این مردم خواسته های منطقی و آرزوهای گمشده ای دارند که باید بخود جامه یِ عمل بپوشاند. به این خلوص نیت و اعتقادات پاک، باید به نحو بهتری پاسخ داد و دیانت و صداقت مردمی نباید به سادگی و کم بهاء ارزشیابی شود و این یقین بجای بماند که مسئولان هر اقدامی و هرکار مثبت و منفی که انجام دهند خواه ناخواه مورد رضایت مردم واقع شده و لزومی ندارد یادآوری و عنوان شود. سادگی و خلوص مردم را نباید به پای بی توقعی آنها گذاشت . به گفته یِ حافظ:
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم یارب مباد کس را مخدوم بی عنایت
این اظهار نظر درستی است که بومی یا غیر بومی ، محلی و غیر محلی بودن مسئولان نمیتواند معیاری برای کاردانی و وظیفه شناسی آنها باشد. برای ارزشیابی در جایگزینی کارگزاران و مسئولان مهم آن است که شخص مسئول چه توانائی و کاردانی در کارگشایی انتظارات مردم و مدیریت مشکلات آنها داراست. اگر مسؤولی اهل خمینی شهر باشد و در زمان انتخابش نتواند هیچ قدم مفیدی در راه تعالی شهر بردارد، مردم تنها از بومی بودنش چه سودی خواهند برد؟ وقتی تبر به جنگل آمد، درختان فریاد زدند و گفتند: نگاه کنید ، دسته اش از جنس ماست. دستی را باید بوسید که سکان کشتی متلاطم جامعه را بدست بگیرد و مردم را با اطمینان به سرمنزل مقصود برساند.
مسئولان سری به خاک مرده های کوچه پس کوچه های شهر بزنند
یکی از مؤثر ترین روشهای پیشرفته برای گره گشایی از مشکلات مردم همانا مطرح کردن مشکل و انتقاد های سازنده و انتقادپذیری مسئولان با آغوشِ باز است.
من این دو حرف نوشتم ، چنانکه غیر ندانست تو هم ز روی کرامت چنان بخوان که تو دانی(حافظ)
چه خوب است که مسؤولان قدم رنجه فرمایند و برای مقایسه و داوری با آنچه باید باشد سری به خاک مرده های کوچه پس کوچه های شهری بزنند که آثار درد و رنج دوران بر روی سنگفرشهای آن هویداست. پس آنگاه می توانند دلسوزانه در صدد راهگشائی معضلات و عقب افتادگی این شهر برآیند و برای این عقب ماندگیهایِ خمینی شهر چاره جوئی نمایند.
صدها فرشته بوسه بر آن دست می زنند که از کار خلق یک گره بسته واکند(مصطفی اعتمادزاده)
یک شخص غیر دلسوز تنها از عزاداریها و مصیبتهایی که در این شهر انجام می شود تمجید و تحسین می کند ، ولی یک دوست واقعی نه تنها در عزاداریها تماشاچی نیست بلکه همدل و همراه، مشتاقان و عاشقان حسینی را در همه یِ جوانب در راه حل مشکلات همراهی می کند و پرچم عزت و پیروزی را بر آموزه ها و کردار و رفتار مردم این شهر می افرازد.
لب وعده کرده بود که گوید غمم به دوست وقت است اگر به وعده نماید وفا لبم (عرفی شیرازی)
آرزو دارم این نوشته ها دریچه ای باشد برای شکوفایی بیشتر خمینی شهر
آدمی با آگاهی از عیب های خود، باید در پی اصلاح و سالم سازی خود و جامعه یِ خود باشد متأسفانه بسیاری از افراد، عیب های دیگران را به راحتی می بینند، آن را بزرگ می کنند و به رخ می کشند. سپس زمینه های آبروریزی را فراهم می آورند، ولی از کاستی های خویش غافل می مانند. در نتیجه از مسیر سازندگی دور می شوند. پیامبر گرامی اسلامی می فرماید:
«طوبی لِمَنْ مَنَعَه عَیبُهُ عَنْ عُیوُبِ الْمؤُمنینَ مِنْ اِخْوانِهِ.»
خوشا به حال کسی که رسیدگی او به کاستی های خودش، مانع از عیب جویی او از دیگران می شود.
در خاتمه آرزو دارم با طرح نقطه نظرهای اولیای امور از موضع یک شهروند، توانسته باشم دوستانه خواسته های مکنون قلبی خود را به قلم آورده باشم و امیدوارم این خواسته ها که از دل برخواسته اند، بتواند زمانی در دل مسئولان حق طلب و وظیفه شناس اثر کرده و از خود اثری مردم خواهانه و سودمند باقی گذارد. باز آرزو دارم که این نوشته ها دریچه ای باشد از برای گفتگوهای بیشتر و سازنده و رهنمودی باشد برای شکوفایی بیشتر خمینی شهر و چه خوب است که فرصتی دست دهد که با یاری رسانه یِ فرصت در موقعیتی مناسب این نقطه نظرها را با آقایان معزز بیشتر مورد نقد و بررسی قرار دهیم.