لطفا از رئیسجمهور سؤال نپرسید!
«سؤال از رئیسجمهور را حذف کنید»، «رئیس جمهور به مجلس بیاید؛ اما جلسه علنی نباشد»، «در صورت سؤال از رئیسجمهور آبستراکسیون میشود و طرفداران دولت جلسه علنی را از رسمیت میاندازند»، «سؤال از رئیس جمهور به بعد از عید موکول میشود» و... همه این سخنان، همه برای یک هدف است که از رئیسجمهور چیزی پرسیده نشود؛ اما چرا؟
«سؤال از رئیسجمهور را حذف کنید»، «رئیس جمهور به مجلس بیاید اما جلسه علنی نباشد»، «در صورت سؤال از رئیس جمهور آبستراکسیون میشود و طرفداران دولت جلسه علنی را از رسمیت میاندازند»، «سؤال از رئیس جمهور به بعد از عید موکول میشود» و... همه این این سخنان همه برای یک هدف است که از رئیس جمهور سؤال پرسیده نشود.
آن دسته از نمایندگانی که در سالهای گذشته، هر روز بستهای از مدارک را علیه فساد مالی معاونان دولت، تقلبی بودن مدارک وزاری دولت و همچنین تایمر گذاشتن بر ولایت ناپذیری رئیسجمهور به قصد افشاگری علیه دولت رو میکردند، اکنون که بر پایه قانون، باید از رئیس جمهور پرسیده شود، به چه دلیل دنبال کنارهگیری از پرسشگری هستند؟! رفتار این دسته از نمایندگان، چنان برای افکار عمومی شبههانگیز شده که آنان اکنون میپرسند چگونه است که این نمایندگان در یک سال اخیر، روزشان را با افشاگری و حتی کارهای خلاف اخلاق علیه دولت آغاز میکردند، اکنون به چند پرسش ساده که به قصد گره گشایی از معضلات کشور مطرح شده است، مخالف شدهاند؟! حال چگونه است که این نمایندگان سخنان تند و تیز و خلاف اخلاق خود علیه دولت را که هر روز تیتر نخست برخی روزنامههاست، نافی وحدت نمیدانند و در مرحله تبلیغات انتقاد از دولت را به هر وسیلهای جایز میدانند، ولی اکنون که بنا بر قانون خود مجلس، رئیسجمهور ملزم به پاسخگویی است، کناره میگیرند؟ آیا در پاسخگویی قانونی، خطری برای آنان هست که در شانتاژ مطبوعاتی چنین خطری نیست؟ برخی دیگر از نمایندگان هم گویی فراموش کرده اند که این دولت نه نخستین دولت در نظام جمهوری اسلامی است و نه آخرین دولت. فردای روزگار که دولت در اختیار مخالفان آنان قرار گرفت، باز این گونه با سخاوت حق نظارت و پرسشگری مجلس را به خشنودی خود برای خدمت به دوستان دولتی خود خواهند بخشید؟!
به گزارش «تابناک»، همه این جنجالها در چند روز اخیر، در حالی مطرح میشود که رئیس جمهور تا کنون یک بار هم برای حضور در مجلس و پاسخگویی به پرسشهای نمایندگان اظهار ناخشنودی نکرده و خود وی هم چندان بی میل نیست که در مجلس حضور یافته و به پرسشها پاسخ دهد و برود، چرا که آیین نامههای کنونی مجلس در همین حد است؛ رئیس جمهور سخنانش را بگوید و برود.
اما پرسش اینجاست که این همه جنجال برای چیست؟
آن دسته از نمایندگانی که در سالهای گذشته، هر روز بستهای از مدارک را علیه فساد مالی معاونان دولت، تقلبی بودن مدارک وزاری دولت و همچنین تایمر گذاشتن بر ولایت ناپذیری رئیسجمهور به قصد افشاگری علیه دولت رو میکردند، اکنون که بر پایه قانون، باید از رئیس جمهور پرسیده شود، به چه دلیل دنبال کنارهگیری از پرسشگری هستند؟!
رفتار این دسته از نمایندگان، چنان برای افکار عمومی شبههانگیز شده که آنان اکنون میپرسند چگونه است که این نمایندگان در یک سال اخیر، روزشان را با افشاگری و حتی کارهای خلاف اخلاق علیه دولت آغاز میکردند، اکنون به چند پرسش ساده که به قصد گره گشایی از معضلات کشور مطرح شده است، مخالف شدهاند؟!
حال چگونه است که این نمایندگان سخنان تند و تیز و خلاف اخلاق خود علیه دولت را که هر روز تیتر نخست برخی روزنامههاست، نافی وحدت نمیدانند و در مرحله تبلیغات انتقاد از دولت را به هر وسیلهای جایز میدانند، ولی اکنون که بنا بر قانون خود مجلس، رئیسجمهور ملزم به پاسخگویی است، کناره میگیرند؟ آیا در پاسخگویی قانونی، خطری برای آنان هست که در شانتاژ مطبوعاتی چنین خطری نیست؟
برخی دیگر از نمایندگان هم گویی فراموش کرده اند که این دولت، نه نخستین دولت در نظام جمهوری اسلامی است و نه آخرین دولت. فردای روزگار که دولت در اختیار مخالفان آنان قرار گرفت، باز این گونه با سخاوت حق نظارت و پرسشگری مجلس را به خشنودی خود برای خدمت به دوستان دولتی خود خواهند بخشید؟!
این دسته از نمایندگان گویی آگاه نیستند که در حال طراحی قاعدهای هستند که آسیب آن از پرسیدن چند سؤال از رئیس جمهور ـ که نشان دهنده اساس دمکراتیک نظام سیاسی کشور است ـ بسیار بیشتر خواهد بود؟
راستی، این همه جنجال تنها برای طرح نشدن این چند پرسش است؟ یعنی اگر همین چند پرسش پرسیده نشود، دیگر وحدت قوا حاصل میشود و مشکلاتی باقی نمیماند؟ اکنون لازم است، دو دسته از نمایندگان، پاسخگوی افکار عمومی باشند؛ یک دسته آنان که تبلیغات ژورنالیستی علیه دولت را بر پرسشگری قانونی از رئیس جمهور بیشتر میپسندند و فردای حذف سؤال از رئیس جمهور دوباره مدارک افشاگرانه خود را علیه دولت ـ نه در مجلس و در روالی قانونی بلکه در مطبوعات و در شانتاژهای خبری ـ علم میکنند. دسته دیگر هم کسانی هستند که دایه مهربانتر از مادر شده و نمایندگی دولت را بر نمایندگی مردم ترجیح دادهاند. این افراد هم باید پاسخگو باشند که چرا آبرو و هویت مجلس شورای اسلامی را با چنین کارها یا تلاش برای بر هم زدن نشست علنی مجلس، زیر سؤال میبرند.
راستی، این همه جنجال تنها برای طرح نشدن این چند پرسش است؟ یعنی اگر همین چند پرسش پرسیده نشود، دیگر وحدت قوا حاصل میشود و مشکلاتی باقی نمیماند؟
اکنون لازم است، دو دسته از نمایندگان، پاسخگوی افکار عمومی باشند؛ یک دسته آنان که تبلیغات ژورنالیستی علیه دولت را بر پرسشگری قانونی از رئیس جمهور بیشتر میپسندند و فردای حذف سؤال از رئیس جمهور دوباره مدارک افشاگرانه خود را علیه دولت ـ نه در مجلس و در روالی قانونی بلکه در مطبوعات و در شانتاژهای خبری ـ علم میکنند.
دسته دیگر هم کسانی هستند که دایه مهربانتر از مادر شده و نمایندگی دولت را بر نمایندگی مردم ترجیح دادهاند. این افراد هم باید پاسخگو باشند که چرا آبرو و هویت مجلس شورای اسلامی را با چنین کارها یا تلاش برای بر هم زدن نشست علنی مجلس، زیر سؤال میبرند.
بی گمان، افکار عمومی رفتار سیاسی این هر دو گروه از نمایندگان را به دقت بررسی خواهد کرد.