بازتابهای فرصت 69
- فرصت نایاب شد/ اختلافات بر سر فرهادی اوج گرفت
- اصغر فرهادی آری یا نه؟
- ويژه نامه نوروزي
- و ...فرصت نایاب شد/ اختلافات بر سر فرهادی اوج گرفت
چاپ عکس محسن صرامی نماینده منتخب شهرستان بر روی صفحه اول فرصت شماره قبل (68) و همچنین چاپ تصویر اصغر فرهادی کارگردان خمینی شهری برنده جایزه اسکار کافی بود تا شماره قبل فرصت به سرعت نایاب شود. چاپ تصویر اصغر فرهادی و مصاحبه با وی صف موافقان و مخالفان را تشکیل داد. این مصاحبه البته نیمه چالشی صورت گرفت و در آن سعی شد سبک فیلمسازی وی به نقد کشیده شود البته به صورت نرم. فرهادی در این مصاحبه که سال گذشته و به صورت ایملیلی انجام شده بود از پاسخ به 4 سوال چالشی خودداری کرد و البته سعی نمود علاقه خود به خمینی شهر را به شکلی پررنگ بیان نماید تا جبران گذشته شود.
شهروندی به نام عمادی در این زمینه گفت: اگرچه برخی رفتارهای اصغر فرهادی برخلاف شئونات اسلامی بود اما من با مطرح کردن او مخالف نیستم البته نه در این حد که شما تصویر او را صفحه اول بزنید.
رضایی هم گفت: به این دلیل به فرهادی جایزه دادند که تصویری منفی از کشورش به جهانیان نمایش داد تصویری سراسر دعوا، فقر، بدبختی و ... به راستی اگر او فیلمی به نفع ایران ساخته بود آیا باز به او جایزه می دادند؟! ستاد امر به معروف شهرستان هم در واکنش به این مصاحبه تشکیل جلسه داد و جوابیه ای در این زمینه صادر کرد که در این شماره می خوانید. در این جلسه یکی از مقامات شهرستان با بیان اینکه سیاست نظام جذب فرهادی است تاکید کرد مصاحبه فرصت برخلاف سیاستهای نظام نبوده است.
در مقابل تعدادی از شهروندان از چاپ این مصاحبه تشکر کردند. یکی از شهروندان در این زمینه گفت: از مصاحبه تان با اصغر فرهادی تشکر می کنم، او یکی از هنرمندان بزرگ کشور است و باید از او تقدیر کرد. یکی از خوانندگان به نام میردامادی هم تحلیلی از جایزه فرهادی ارائه داد و گفت: زمانی که اصغر فرهادی سخن از صلح طلبی ایرانیان زد موجب گردید فضای جامعه جهانی در مورد ایران کمی تغییر کند و در رفتار آمریکا با ایران اثر گذاشت. یک شهروند هم ابراز عقيده كرد: شما که گزارش می نویسید برای حجاب و امر به معروف و نهی از منکر و همه را زیر سؤال می برید چرا عکس یک فردی که خلاف اخلاقیات رفتار کرده را صفحه اول نشریه زده اید؟ ما کار شما را به بالاتر ها گزارش می دهیم.
اصغر فرهادی آری یا نه؟
اعتراضاتی از این دست که محسن میرزایی برایمان نوشته فراوان به دست فرصت رسیده است. چه مخالف چه موافق هر دو به فرصت اعتراض دارند خیلی ها مثل میرزایی می گویند فرصت باید به خاطر به قول خودشان تجلیل از اصغر فرهادی و مصاحبه با او از مردم عذر بخواهد و خیلی ها هم می گویند چرا اینقدر کم به این هنرمند جهانی پرداختید و چرا حقش را ادا نکردید و چرا حالا که با این حادثه باغ اینقدر آبروی شهر خدشه دار شد از این فرصت برای پاک کردن آن لکه سیاه بهره نبردید؟ باور ندارید بیایید یک روز بنشینید پای تلفن فرصت یا نه اصلا دفتر پیام ها را بردارید بخوانید ببینید چند درصد پیام های مردمی به این موضوع اختصاص پیدا کرده که البته جواب همه آن ها یکیست.
فرصت: فرصت نشریه همه مردم خمینی شهر است پس اگر آدم هایی منطقی باشیم می پذیریم که همانطور که ما خود را موظف به معرفی علما شهر می دانیم، همانطور که نخبگان علمی را معرفی می کنیم باید اخبار فرهنگی و هنری را هم پوشش بدهیم از طرفی به قول آقای سردبیر اصغر فرهادی وجود دارد و نمی شود او را ندید البته این را هم اضافه کنم که مصاحبه فرصت با فرهادی انتقادی بود و حتی سوالاتی را هم که به هر دلیل بی جواب گذاشته بود از مصاحبه حذف نشد.
ويژه نامه نوروزي
ويژه نامه نوروزي هم كه با مطالب متنوع و آب و رنگ متفاوت از سالهاي قبل منتشر گرديد مورد توجه قرار گرفت. يكي از شهروندان چاپ ويژه نامه بصورت رنگي و روي كاغذ سفيد را باعث طراوت بيشتر نشريه دانست. يكي ديگر از شهروندان هم اين چنين انتقاد كرد: مطالب نشریه بیشتر مربوط به آقای سید حسام ابطحی و آقای شاهین است. خب یک باره می نوشتید ابطحی نامه یا شاهین نامه!
يكي ديگر گفت: عکس روی جلد ویژه نامه نشان می دهد از هر قشری در نشریه فرصت کار می کنند. و البته فرد ديگري گفت: عکسی را که روی ویژه نامه زده اید دیدم. چرا یک روحانی در نشریه شما کار نمی کند؟ يكي هم گفت: شما خودتان را خیلی تحویل گرفته اید و عکس خودتان را روی ویژه نامه زده اید!
مطلب عید و بانوی سدهی هم انتقادهايي را موجب شد. يكي از شهروندان گفت: اين مطلب خیلی توهین آمیز بود و به زن سدهی و سده توهین کرده است. هر کس بخواند فکر می کنند سده در بربریت گیر کرده است. این ها شایسته سده نیست. اگر اصفهانیها بخوانند چه فکری می کنند؟ اینها انعکاس بدی دارد. یک شهروند هم گفت: اگر مطلب گفتگو با یک زن کارآفرین خمینی شهری در ویژه نامه نبود هم هیچ اتفاقی نمی افتاد!
اين همه آگهي چرا؟
آقای دریا هم ابراز عقيده كرد: چرا شما این همه آگهی مدارس در نشریه زده اید آیا به جای این چهار صفحه نمی شد یک مطلب بهتر نوشت؟ ما از این آگهی ها چه چیزی یاد می گیریم؟