اداره ارشاد ما چه مي كند؟
در اواخر سال گذشته، دو اتفاق مهم فرهنگي در شهرستان رخ داد كه بيش از ديگر رخدادها جلب توجه مي كرد. يكي كسب رتبه هاي برتر توسط دو هفته نامه فرصت در جشنواره مطبوعات كشور بود و ديگري كسب جايزه اسكار توسط اصغر فرهادي.
در مورد اول؛ فارغ از اينكه چه كساني در فرصت قلم مي زنند، نفس آنكه 2 اثر از نشريه اي كه نام خميني شهر را بر تارك خود دارد، در ميان بيش از 14000 اثر مطبوعات سراسري و استاني، خبرگزاري ها و پايگاههاي اينترنتي و پس از داوري توسط 9 استاد از برجسته ترين اساتيد علوم ارتباطات كشور حائز رتبه هاي برتر دوم و سوم در كشور شد، مهم و قابل عنايت است.
در مورد دوم كه به مراتب بسيار مهم تر از مورد اول بود، اينكه كارگرداني خميني شهري بتواند بر بام سينماي جهان بايستد يك اتفاق مهم فرهنگي است. در قبال اين رخدادهاي قابل توجه، و دهها رخداد فرهنگي ديگر در شهرستان، كه فرصت در سال گذشته به بسياري از آنها اشاره كرد و در مورد بسياري از آنها گزارش هاي مبسوط تهيه نمود همواره يك سئوال مهم وجود داشت: نقش نهادهاي مسئول و بخصوص نهادهاي فرهنگي شهرستان در اين رخدادها، و موضع آنها در قبال اين رخدادها چيست؟ و بطور مشخص اداره فرهنگ و ارشاد اسلامي شهرستان در اين ميان كجاست؟
چند ماه پيش با رئيس اين اداره تلفني گفتگو كردم تا با وي مصاحبه اي صورت دهيم درباره عملكرد اين اداره، اما او به بيان اين جمله اكتفا كرد كه مصاحبه نمي كنم و بنويسيد ميردامادي مصاحبه نكرد. و من در مقاله اي بدون ذكر نام، از اين موضوع با عنوان "مصائب مديريت هاي شهرستان ما" انتقاد كردم. با توجه به سطح مديريتي و كارشناسي اين اداره، انتظار محيرالعقولي نداريم و حتي در حد و اندازه ادارات ارشاد شهرهايي مثل شاهين شهر هم از اين اداره متوقع نيستيم اما سئوال اينجاست كه در شرايطي كه مثلاً اسكار فرهادي با واكنش هاي فراوان موافق و مخالف روبرو گرديد، اداره ارشاد خميني شهر بعنوان متولي فرهنگ شهرستان چه موضع و نظري دارد؟ اصلاً نظري دارد؟ يا مي نشيند تا نظرات ديگران را بشنود؟ اين تنها يك مثال است تا بگويم كه وقتي ادارات و مديريت هاي شهرستان ما بعضاً دچار انفعال و سكون اند چه توقعي براي تحول هست؟