اندر مظلومیت فرهنگ 3
در آمد و محصول مطالبی که در باب فرهنگ در شماره های 59 و 60 فرصت در همین ستون آورده شد این است که:
فرهنگ مظلوم واقع شده است و از آن استفاده ابزاری و نابجا می شود
افراد تعریف روشن و درستی از فرهنگ ندارند که در نتیجه نابسامانی هایی به وجود می آورد.
چهارچوب ها و حد و حدود هایی و نوع کارهای فرهنگی مشخص نیست و یا تدوین نشده است.
در شماره پیش رو قصد بر آن است که واژه فرهنگ و تعاریف ارائه شده از آن ابتدا آورده شود و زیر ذره بین قرار گیرد تا حداقل در کلیات به برداشت های مشخص دست پیدا کنیم، ضرورت وجود تعاریف برای فرهنگ به این خاطر است که بر اساس برداشت شخصی که از فرهنگ وجود دارد افراد عمل می کنند و اگر چهارچوب ها و اصول کلی آن مشخص نباشد اعمال مختلف می تواند منجر به نتایج ضد و نقیضی گردد که نه تنها سودی برای جامعه و کارهای فرهنگی و ارتقاء سطح فرهنگ نداشته باشد بلکه منابع و امکانات را به هدر بدهد و چه بسا سبب پس رفت و رکود جامعه هم بشود، پس تعریف درست و توافق بر اصول کلی می تواند به جز خود مردم که در عمل از آن بهره می جویند فعالان و مسؤولین عرضه فرهنگ را کمک کند و دور نما را برای آنها روشن نماید و در ضمن شاخصی خواهد بود برای ارزیابی فعالیت ها و همچنین سطح و موقعیت جامعه از دیدگاه فرهنگ
واقعیت این است که برای فرهنگ تعاریف زیادی ارائه شده و لی این تنوع تعاریف به معنی این نیست که نتوان در ک درستی از فرهنگ و مفهوم آن به دست آورده به تعدادی از این تعریف ها اشاره می شود در نوبت دیگر به کاربردهای هر تعریف و افق هایی را که ایجاد می کند خواهیم پرداخت.
فرهنگ در ابتدا در قرن حدود هجدهم میلادی در ترویج کشاورزی در کشت و کار در انگلیس به کار گرفته شد و یک سیر تکامل دارد و سپس در جهت تهذیب نفس تعریف گردید و در ادامه به ظرفیت های جهان شمول و همگانی آن توجه شد و در قرن بیستم مفهوم و محوری کلیدی در انسان شناسی و شناخت پدیده های انسانی یافت و نهایتاً با موضوع شهروندی و آموزش های شهروندی و قوانین و مقررات جدید برای تسهیل زندگی شهری و استفاده از وسایل و فن آوریهای نو ظهور ارتباط تنگاتنگ یافت در اینجا به تعاریفی از فرهنگ می پردازیم.
1- در فرهنگ نامه معین فرهنگ ترکیبی از دو کلمه فر و هنگ ذکر شده است که منظور از آن را آداب و رسوم و علم و دانش ذکر کرده است.
2- یکی از قدیمی ترین و در عین حال جامع ترین تعاریف ار دانشمند مردم شناس «تایلور» می باشد که در قرن هجدهم میلادی ارائه شده است بر اساس این تعریف فرهنگ عبارت از مجموعه پیچیده ای از علوم، دانش ها، هنرها، افکار، اعتقادات، قوانین و مقررات، آداب و رسوم، سنت ها و کلیه آموخته ها و عادات انسانی می باشد.
3- جامعه شناسی به نام «سمئر» فرهنگ را مجموعه آداب و روسم و سنت ها و نهادهای اجتماعی می داند.
4- دکتر الهی قمشه ای در یکی از سخنرانی های خود که طبیعتاً با دید ادبی و عرفانی است فرهنگ را مجموعه دو کلمه فر به معنی تعالی و شکوه ایزدی و خدایی و هنگ به معنی آهنگ و قصد بیان می کند که البته رفتارها و باورهای مثبت را در بر می گیرد.
5- عده ای فرهنگ را قابل تقسیم می دانند و به انواعی همچون فرهنگ عمومی و خصوصی و غالب و مغلوب تقسیم می کنند یکی از یان تقسیم بندیهای فرهنگ را به فرهنگ نرم افزاری و سخت افزاری قابل تقسیم می داند بر این اساس
فرهنگ سخت افزاری: شامل ابزارها و اشیایی که ساخته اند و به ارث گذاشته اند می باشد
فرهنگ نرم افزاری: شامل رسوم و علوم و هنرها و اعتقادات می باشد و کودک ابتدا با فرهنگ سخت افزاری آشنا می شود و سپس فرهنگ نرم افزاری را می آموزد.
6- فرهنگ در واقع میراث جغرافیایی، محلی و زیستی آدم است که قاعدتاً هم نرم افزار و هم سخت افزار را شامل می شود اگر توجه کنیم متوجه می شویم که با وجود گوناگوه تعاریف وجود مشترک در آن ها به چشم می خورد که مجموعه باورها، رفتارها و اعتقادات و برخورد ها با شرایط مختلف را در بر می گیرد.
باید توجه کرد که فرهنگ یک پدیده ذهنی است و شاید آزمون پذیر و آزمایش شونده نباشد، حال اینکه پذیرفتن هر تعریف چه پس آوردهایی برای فرد و جامعه دارد و نتایج آن کدام می تواند باشد و اصولاً فرهنگ چگونه به وجود می آید و چه خصوصیات و چه خاصیتی دارد و در عمل چگونه می توان از آن استفاده کرد و یا در آن رخنه کرد بماند برای دیگر فرصت ها
چکیده:
- فرهنگ دارای تعاریف گوناگونی است
- با وجود تعاریف گوناگون وجود مشترک زیادی در آنها می توان یافت
پذیرفتن هر تعریف از فرهنگ نتایج و آثار خاصی برای فرد و جامعه و عملکرد آنها دارد.