تلخ و شيرين خميني شهر در سالي كه گذشت- 1
بر آن شدیم مانند سالهای گذشته و طبق رسم مطبوعات در ویژهنامه نوروزی برخی از اخبار مهم سال را یادآوری کنیم. همچنین با دادن گوی طلایی به نشانه خدمت یا تمشک آبدار به نشانه کمکاری، خدمات یا کمکاری بعضیا را گوشزد کنیم.
البته با شناختی که از سعهصدر مسؤولان زحمتکش خمینیشهر سراغ داریم، امید است این مطلب باعث رنجش شخصیت حقیقی یا حقوقیای نشه بلکه انشاءا... تحت توجهات و عنایات حضرت بقیها... و خداوند متعال باعث رشد و پیشرفت شهر تو سال جدید شود.
فروردین
ü سال 1390 از طرف مقام معظم رهبری سال جهاد اقتصادی نامیده شد. نهادها و ادارات هر کدوم یه کارایی کردند؛ مثلاً شهرداری که اول سال اومد واسه شناسوندن فرهنگ شهرستان و جذب گردشگر دو تا سفره هفتسین بزرگ همون ورودی شهر برپا کرد. به هر صورت باعث شد اول سالی یه گوی طلایی از ما بگیره.
ü یه گام جهادی در عرصه رسانهای شهرستان خمینیشهر، راهاندازی پایگاه اینترنتی «فرصت آنلاین» از اواخر این ماه بود. پایهگذاران این پایگاه هم بروبچ فرصتی بودند. هر چند که بهتره بجای فرصت «آنلاین» بگند «آفلاین» چون اخبارش بهروز نیست و اخبار دوهفتهنامه فرصت بهروزتره! انشاءا... تو سال آینده این وضع بهتر میشه. به هرحال یه گوی طلایی خدمت فرصتیها!
ü حالا که حرف از گام جهادی و اینهاست، تولد وبلاگ «اصلاحگر» هم از ابتدای سال باعث شد تا همشهریان بتونند مطلب «مسؤولان نخوانند» را بدون تغییر و بدون هیچ ملاحظهای تو آدرس اینترنتی www.eslahgar.blogfa.com بخونند. با این کار حضرات مسؤولان هم هِی به دستاندرکاران نشریه گیر نمیدند و میفهمند با توجه به مصالح شهرستان مطلب ارسالی به دفتر چقدر چکشکاری میشه تا مبادا چهره موجه! مسؤولان خدشهدار بشه یا به پر قبای کسی بربخوره و بعداً چاپش میکنند. البته ستون «اصلاحگر» تا پایان سال 1390 چاپ میشه و انشاءا... سال آینده مطالب جدیدتری از «اصلاحگر» خواهید خوند. تموم اصل مطالب ستون «مسؤولان نخوانند» بدون سانسورتو این وبلاگ موجوده. پس بخونید و حالش را ببرید!
ü شهرستان خمینیشهر هم شده «محله برو بیا»! یکی میره، یکی میاد. دوباره اون میره، یکی دیگه میاد. رفتن «صالحی» و اومدن «حقیقی» بهعنوان فرماندار از مهمترین تغییرات سیاسی شهرستان بود که همون اول سال اتفاق افتاد. هر چند تو کشور ما هر کسی از هر جا تودیع شد و رفت یه جای دیگه معارفه خواهد شد. فقط محل خدمترسونیشون یعنی محل کارشون(!) عوض میشه. اما عجب دنیاییه! «حقیقی» جون! فقط جون هر کی دوست داری: نرو نرو اگه بری جات خالیه! بمون بمون میگن این شهر جنجالیه!
ü تمدید قرارداد واگذاری تنها سینمای خمینیشهر به اصفهان اعتراض هنرمندان و فرهنگیان و همشهریان را در پی داشت. آخه مگه خودمون بلد نیستیم یا مگه دستمون چلاقه که واگذارش کردید به غیربومی؟! اما به قول شاعر دوران قاجار میرزا ابوالحسن یغمای جندقی، گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله من * آنچه البته به جایی نرسد فریاد است. حالا چرا مسؤولان شهرستان در برابر این امر سکوت را ترجیح دادهاند، نمیدونم. فقط میدونم باید یه تمشک آبدار نثار همون مسؤولان کرد!
ü انحلال شورای اصغرآباد و ماجراهاي دنباله دار آن
ü شناسوندن و معرفی استعدادهای خمینیشهریها تو همه زمینهها به سطوح مختلف کشوری و حتی جهانی وظیفه تکتک ما خمینیشهریهاست. دیدار فعالان قرآنی شهرستان با آیت ا... جوادی آملی تو هشتم این ماه یکی از همین کارهاست که از مهمترین اخبار قرآنی امسال محسوب شد و یه گوی طلایی نصیب دستاندرکاران این برنامه و در کل مسؤولان اتحادیه قرآنی شهر کرد!
اردیبهشت
ü «در آن شهری که مردانش عصا از کور میدزدند/ من از خوشباوری آنجا «مسکن مهر» آرزو کردم» قرار گرفتن نامه مردمی با عنوان «تأملاتی درباره مسکن مهر خمینیشهر» روی خروجی فرصتآنلاین و چاپ اون، بازتابهای فراوونی داشت که هنوز هم بعد از 11 ماه نظرات جدیدی اضافه میشه. مسؤول روابط عمومی اداره کل تعاون استان هم اون زمون اعلام کرد که بهزودی هیئتی از پروژه مسکن بیمهری(!) خمینیشهر بازدید خواهد کرد. از اون روز به بعد هم رفتهاند که بیایند. اصلاً تقصیر ماست که تو شهری که به اون بیمهری میشه، دنبال مسکن مهر میگردیم!
ü فوت خبرنگار، شاعر و مداح معروف شهرستان مرحوم علي رحيمي
ü قرار شد از این به بعد وسایل نقلیه چه خودرو چه موتور سیکلت در ساعات روز تو بازارهای شهر مخصوصاً دوشنبهبازار ممنوع باشه.
ü گزارش مستند نشریه «فرصت» درباره سیر تخریب آثار تاریخی شهرستان خمینیشهر باعث شد دهن بعضیها دو وجب وا بمونه. برخی مسؤولان هم کلاً مخالفند، باز هم بر طبل اعتراض کوفتند و کوفتند و کوفتند و تمشک آبدار را گرفتند و گرفتند و گرفتند!
ü گزارش تکان دهنده فرصت آنلاین از وضعیت وخیم یه جانباز شیمیایی وجدانهای خفته بعضیها را قلقلک داد.
ü «کار فرهنگی مرد فرهنگی می خواهد و چنین کسی را در اداره اوقاف نداریم» خدا بیامرزه آدم چیز فهم را. حالا اگه اون آدم رئیس سابق اداره اوقاف شهرستان دیگه بیشتر! این بنده خدا تنها حرف درست و حسابیاش را اردیبهشتماه گفت و یه گوی درست و حسابی را نصیب خودش کرد و رفت!
ü تو این ماه مرمت و بازسازی و بالاخره افتتاح سالن بصیرت شهرداری که مجهز به امکانات سمعی بصری باحالیست، یه گوی طلایی باحالی نصیب شهرداری کرد.
ü خب «إدخال السرور» همینه دیگه! «مترو به خمینیشهر میرسه»(!) ما که کلی خندیدیم. به هر حال دست نماینده شهرستان درد نکنه که یکی از جملات ماندگار سال 1390 را تو جلسه شورای اداری 21 این ماه زد و یه گوی خندهدار هم گرفت!
ü میدونید شباهت «انرژی هستهای» و «فرمانداری ویژه» چیه؟ بله! اینکه هر دو حق مسلّم ماست. حالا اگه گفتید تفاوتش چیه؟ اینه که «محمود» دولت فریاد میزنه که «انرژی هستهای» حق مسلم ماست ولی «محمود»های خمینیشهر فریاد که هیچی، اصلاً نمیدونند «فرمانداری ویژه» یَعنی چَه؟! پس چند تا تمشک ویژه نوش جان «محمود»های خمینیشهر!
ü اینقدر بودجه شهرستان زیاده که با بیتدبیری مسؤولان و ستاد بحران، تگرگ این ماه واسه شهرستان 7 میلیارد تومن آب خورد و یه تمشک طلایی و تگرگی نصیب مسؤولان مربوطه کرد!
ü یه ظرف غذا داریم که اسمش خمینیشهره، این ظرف پر از آلودگیه که همون نقاط ضعف شهرستانه، یه مگس هم پیدا شده مینشینه روز نقاط ضعف! حالا پیدا کنید مگسپرّان را؟! «بعضیها مثل مگس روی نقاط ضعف مینشینند» یکی از جملات ماندگار سال 1390 بود که تو همایش مسؤولان روابط عمومی ادارات از دهان نماینده شهرستان صادر شد. یه تمشک مگسی نوش جان نماینده!
خرداد
ü لکه ننگ واقعه چهارم خرداد از پیشانی سال 1390 خمینیشهر پاک نشد. «جنایت باغی» را میگم که به نظر دوستان بدترین اتفاق چند ساله اخیر خمینیشهر بود. اتفاقی که بیش از حد رسانهای شد و ناتواني مسؤولان در دفاع از خمینیشهر مظلوم را ثابت کرد. تمشک دادن به عاملان این جنایت لطفی نداره بلکه تمشک را نثار مسؤولانی میکنیم که ناتواني و كم كاري شان را براي تمامی همشهریان به نمایش گذاشتند!
ü همزمان با انتشار جنایت باغی به صورت گسترده، خبر اهدای عضو مرحومه عالیه قصری از خمینیشهر که 15 خرداد دچار سانحه تصادف و مرگ مغزی شده بود، تو خبرگزاریها و روزنامهها منتشر شد اما به نفع اصفهان. چند روز بعد خبر اهدای عضو مرحوم محمد علی حاج حیدری هم به همین صورت منتشر شد. و به این صورت كم مهري بعضیا به خمینیشهر به اثبات رسید. نمیدونم چرا هر چی چیز خوبه مال من، هر چی هم حادثه داری مال تو!
ü برگزاری جشنهای عمومی در پارکها در این ایام گویی دیگر نصیب شهرداری کرد که با این برنامهها میزان شادی و سرور را در بین همشهریان افزایش میده.
ü فرماندار و شهردار در برنامه «بازتاب» شبکه اصفهان حاضر شدند.
ü و بالاخره بعد از چند ماه بیصاحب و صلّایی، بزرگترین اداره شهرستان یعنی آموزش و پرورش با حضور «مدینه» «منوّر» شد. راستش واسه این مدیریت افراد زیادی معرفی شدند ولی با توجه به اینکه بعضي مسؤولان زحمتکش شهرستان پیرو مکتب «زیرآبزنیسم» هستند و عینک بدبینی چسبیده به چشماشون و جدا نمیشه، قرعه به نام «سید» افتاد و این شهر اهلبیتی «مدینه»ای شد! تمشک طلایی نوش جان مسؤولان پیرو مکتب «ریزآبزنیسم»!
ü خبر خوش احداث کارخانه دخانیات یکی از اخبار مهم این ماه بود.
ü تو این روزها قرار بود زمینی به دانشگاه پیام نور خمینیشهر تخصیص بدهند تا یه مکان مستقل پیدا کنه. اما یهو دانشگاه پیامنور اصفهان بوی کباب به مشامش خورد و دم از «الحاق» زد و خطاب به دانشگاه پیامنور خمینیشهر آواز سر داد که «چه خوبه همیشه ما با هم باشیم، من و تو دشمن درد و غم باشیم/ من با تو خوشم تو خوشی با دل من/ از دست من و تو غصه ها خسته می شن» و تَه قصه اینکه زمین مهیا شده را هم ... ! آتشگاه، دانشگاه صنعتی، شهرک صنعتی محمودآباد، دهها افتخار شهرستان و... به نام اصفهان ضبط شد و هیچ کدام از مسؤولان صدایشان درنیامد. راستی! سینما فرهنگ را یادم رفت که با چه ترفندی گرفتند و مسؤولان باز هم هیچ نگفتند. اگه به این سکوت تأسف آمیز ادامه بدند، پسفردا بايد فرش زیر پایمون را هم جمع كنيم!
تیر
ü تابستون بود که قرار شد بودجههای فرهنگی سال 89 بین شهرستونها تقسیم بشه و عجب شیر تو شیری شد که نگو. طبق قانون نانوشته «هر که عُرضهاش بیش بودجهاش بیشتر» به خمینیشهر فقط هفت هزارم رسید که پول تو جیبی بعضی آقازادهها هم نمیشه. مسؤولان شهرستان هم که هنوز خوابند و فقط بلند دم از کمبود بودجه بزنند. البته یه کار دیگه هم بلدند و اینکه تمشکهای آبدار ما را نوش جون میکنند!
ü هر ساله تیرماه بحث کنکور داغ داغ میشه و امسال دیدیم کنکوریهای خمینیشهری چطور این غول هفت سر را شکست دادند و موفقیتهای چشمگیری هم از خودشون بهجا گذاشتند. گویهای طلایی تقدیم این جوونا و امیدواریم مسؤولان شهرستان این جوونا را دریابند وگرنه تمشکهای آبداری نوش جونشون میشه!
ü نوبتگیری تلفنی از اقدامات درمانگاه فوق تخصصی تأمین اجتماعی تو سال 1390 بود. دقیقاً نمیدونم کی ولی گزارشش را نشریه فرصت تو این ماه منتشر کرد. البته مشکلات فراوون شمارهگیری واسه نوبت گرفتن ما را دو دل میکنه ولی از اونجایی که دل ما اندازه یه گنجشکه و به شرطی که مشکلات را حل کنند، یه گوی طلایی مشروط خدمت درمانگاه تامین اجتماعی!
ü بیست سال 30 درصد؛ پس به عبارتی 47 سال دیگه 70 درصد کامل میشه. چی؟ بیمارستان تاریخی منظریه را میگم -که حضرات هنوز نه به باره نه به داره اسم هم واسش انتخاب کردهاند- معاون وزیر مسکن که روز 19 این ماه از این پروژه تاریخی بازدید کرد، این آمار را داده. راستی! بدی نیست رئیس سازمان میراث فرهنگی کشور هم بیاد یه سری به این پروژه بزنه. شاید اونا یه اقدامی کردند و یه گوی طلایی هم از ما گرفتند. فعلاً که مسؤولان مربوطه یه تمشک طلایی نوش جان کنند تا بعد!
ü یکی تو تیر یکی تو دی؛ امسال اعضای شورای فرهنگ عمومی شهرستان فقط همین دو نوبت تونستند جلسه بگیرند. از بس به خدمترسانی خلقا... مشغولند و سرشون شلوغه! الحمدلـ... مشکل فرهنگی هم که نداریم. اصلاً همه چی آرومه/ من چقدر خوشبختم...! جلسات شورای فرهنگی شهرستان معمولاً تو شهرستونهای دیگه یکی دو ماه یهباره ولی چون اینجا کلّاً با بقیه جاها فرق داره، سالی یکی دوبار هم دور هم جمع میشند که صلهرحمی کرده باشند و یه دو تا تمشک طلایی هم نوش جان کنند!
مرداد
ü انتصاب مهندس شرفا تو 12 مرداد بهعنوان شهردار خمینیشهر مهمترین اتفاق این ماه بود. البته چون این انتصاب در ماه مبارک رمضان بود، مراسم تودیع و معارفه با کلی حاشیه و حرف و حدیث یه ماه و نیم بعد برگزار شد. البته بهخاطر کارهای جسورانه این شهردار میشه از الان یه گوی طلایی تقدیمش کرد!
ü فقط تو تقویمهای شهرداری و فرمانداری نوشته شده: 17 مرداد روز خبرنگاره و تبریک گفتند. مابقی مسؤولان هم که هنوز درحال خدمترسانی به خلقا... هستند و مابقی ماجرا. به هر حال فرمانداری یه گوی طلایی و شهرداری هم یه گوی طلایی دیگه دریافت کردند. مابقی مسؤولان هم بینصیب نموندند و تمشکهای آبدار نوش جانشون!
ü خبر کسب رتبه های ورزشی تو این ماه از اتفاقات این ماه بود. باز حداقل امام جمعه تو خطبههای نمازجمعه اشارهای کرد و یه گوی طلایی هم برد. مابقی مسؤولان هم که کما فی السابق خدمترسانی و...!
ü برگزاری برنامه معنوی «زلال معرفت» در شبهای ماه مبارک رمضان تو امامزاده سید محمد(ع) از مهمترین برنامههای فرهنگی این ماه بود که با استقبال فراوون مردم مواجه شد و یه گوی طلایی نصیب اداره اوقاف شهرستان کرد.
ü پیشنهاد میشه شورای نگهبان قبل از تأیید صلاحیت کاندیداهای نمایندگی مجلس یه آزمونی برگزار کنه از تمامی قوانین کشور بالاخص قانون مطبوعات تا هر کسی بدون اطلاع از قوانین بلند نشه روز 20 مرداد بیاد تو جلسه تو فرمانداری و خبرنگاری که مانند چشم و گوش مردمه، از جلسه بیرون کنه.
شهریور
ü اصلاً همیشه قانون کارگشا بوده و اونایی که با قانون پیش رفتهاند، موفقترند. همین قانون خروج پادگانها از حریم شهرها؛ اولین بار این موضوع را نشریه فرصت تو شماره 55 روز 14 شهریور مطرح کرد. بلافاصله چنون شوکی به وارد شد که بعدها زمینهساز حل مشکل جاده کمربندی گشت. و چه خوب بود مسؤولان شهرستان قانون را بلد بودند، جا نداره یه گوی طلایی تقدیم بروبچ فرصت کرد؟!
ü جسارت شهردار جدید در مطرح کردن موضوعاتی مانند بدهکاری دانشگاه صنعتی و سازمان مسکن و شهرسازی به شهرداری خمینیشهر، خروج پادگانها و عوارض آلایندگی تو کنفرانس مطبوعاتی، مصاحبهها و دیدارهایش در طول سال باعث شد که جسورانه یه گوی طلایی تقدیمش کنیم تا انشاءا... بعداً با کمک نماینده بتونه حقوق خمینیشهریها را بگیره!
ü اختلاس 3000 هزار میلیارد تومنی اعلام شده تو این ماه ما را به یاد اختلاس سال 1385 شهرداری خمینیشهر انداخت. هر چند مبلغ اختلاس شهرداری در برابر اون اختلاس مثل جوکه. تازه نشریه فرصت ماه بعد با انتشار مصاحبه شهردار وقت مهندس کمالی، اعاده مصیبت کرد. انتشار اون مصاحبه و مصاحبه با شهردارهای قبلی خمینیشهر کار بسیار مؤثر و قشنگیه که بروبچ با این کار یه گوی طلایی دیگه ربودند!
ü اعلام خبر باز پس گیری باغ پلیاکریل تو این ماه یکی از موفقیتهای خمینیشهر تو سال 1390 بود که بالاخره با پیگیریها و تلاشهای فراوون شهرداری خمینیشهر این باغ و عواید آن به محدوده شهرستان خمینیشهر بازگشت و یه گوی طلایی دیگه را نصیب شهرداری کرد!
ü هفته دولت که شد افتتاحها هم شروع شد. شهرستانهای اطراف -که جمعیتشون از ما کمتر ولی مسؤولانشون پيگيرترند- پروژههایی با هزینههای میلیاردی و با حضور مسؤولان استانی و کشوری افتتاح کردند. ولی در خمینیشهر دو تا و نصفی پروژه با هزینه حدود 300 میلیون اون هم به صورت داخلی افتتاح شد والسلام! آدم چی میتونه بگه؟ فقط میتونیم بگیم تمشکهایی نثار مسئولانمون کنیم. نوش جونشون!
ü از هفته آخر شهریورماه بود که بلیطهای کاغذی رفتند تو آلبوم خاطرات و جاشون را به کارت الکترونیکی حمل و نقل دادند. به قول بعضیها هم یه گام دیگه به سوی «الحاق» نزدیکتر شدیم. چون کارتهای الکترونیکی خمینیشهر مانند کارتهای اصفهانه و شهرداریها با مشارکت هم تهیه کردهاند. بدین ترتیب شما میتونی با کارت الکترونیکی به سراسر شهرستان خمینیشهر و اصفهان سفر کنی. البته واسه اینکه شیرینی این اتفاق زیر دلمون نزنه سازمان اتوبوسرانی 66 درصد گذاشت روی قیمت کرایهها! کیفیت سرویسدهی اتوبوسها تغییر آنچنانی نکرد. نِقنِق و بداخلاقی و بیاحترامی بعضی رانندگان که یالّا کارت بزن و... و مسائلی مثل بینظمی رفت و آمد مخصوصاً در روزهای تعطیل نمیذاره گوی تپل مپل به این سازمان بدیم!